صبح و مناجات

صبح را با شعر و شور زندگی اغاز کن.
چشم خود را عاشقانه بر خدایت باز کن.

دور کن از خود هر انچه غم شده.
با سلامی پر محبت دیگران را شاد کن.

اب را درزندگی سر لوحه ذهنت بکن.
سنگ را دور کن ز فکرت عشق را اغاز کن.

باز بین در فکر خود آنچه برایت دلخوش است.
باز روح را بیافزا هرچه افتد آن خوش است.

ربنا عشق تویی از تو مدد می جوییم.
هرچه باشد در سرشتم را قبول می گوییم.

تو مرا احسانی کن تا از رضالت دور شوم.
دست مردم گیرم و با صالحان محشور شوم.

تا تو هستی در مزانم روز من نیکو شود.
گر کمی کور شدم قهر تو نیز نیرو شود.

من ندارم قدرتی جز قدرتم که چون تویی.
من خدایی دارم و جز او شوم جام تهی.

شهرام ترقی