شهرام ترقی

محقق در زمینه کسب و کار

مولف و نویسنده

مدرس علوم تجارت

تحلیلگر زبان بدن و چهره خوانی

ارائه دهنده پروژه کسب و کار

0

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

شهرام ترقی

محقق در زمینه کسب و کار

مولف و نویسنده

مدرس علوم تجارت

تحلیلگر زبان بدن و چهره خوانی

ارائه دهنده پروژه کسب و کار

نوشته های بلاگ

حکایت سوم (بیماری از نظر سقرات)

حکایت سوم (بیماری از نظر سقرات)

روزی سقراط (حکیم معروف یونانی)، مردی را دید که خیلی ناراحت و متأثر است.

علت ناراحتیش را پرسید، پاسخ داد: در راه که می­ آمدم یکی از آشنایان را دیدم. سلام کردم، جواب نداد و با بی­ اعتنایی و خودخواهی گذشت و رفت، من از این طرز رفتار او خیلی رنجیدم.”

سقراط گفت: چرا رنجیدی؟” مرد با تعجب گفت: خب معلوم است، چنین رفتاری ناراحت کننده است.”

سقراط پرسید: اگر در راه کسی را می­دیدی که به زمین افتاده و از درد و بیماری به خود می­پیچد، آیا از دست او دلخور و رنجیده می­شدی؟

مرد گفت: مسلم است که هرگز دلخور نمی­شدم. آدم که از بیمار بودن کسی دلخور نمی­شود.

سقراط پرسید: به جای دلخوری چه احساسی می­یافتی و چه می­کردی؟

مرد جواب داد: احساس دلسوزی و شفقت و سعی می­کردم طبیب یا دارویی به او برسانم.

سقراط گفت: همه­ ی این کارها را به خاطر آن می­ کردی که او را بیمار می­دانستی، آیا انسان تنها جسمش بیمار می­شود؟

و آیا کسی که رفتارش نادرست است، روانش بیمار نیست؟

اگر کسی فکر و روانش سالم باشد، هرگز رفتار بدی از او دیده نمی­ شود؟

بیماری فکر و روان نامش “غفلت” است و باید به جای دلخوری و رنجش، نسبت به کـسی که بدی می­کند و غافل است، دل سوزاند و کمک کرد و به او طبیب روح و داروی جان رساند.

پس، از دست هیچ کس دلخور مشو و کینه به دل مگیر و آرامش خود را هرگز از دست مده و بدان که هر وقت کسی بدی می­کند، در آن لحظه بیمار است.

مولف: شهرام حمامی ترقی
آلبوم تمبرهای یادگاری من جلد شش حکایتهای مدیریتی
فهرست
برچسب ها:
درج دیدگاه