شهرام ترقی

محقق در زمینه کسب و کار

مولف و نویسنده

مدرس علوم تجارت

تحلیلگر زبان بدن و چهره خوانی

ارائه دهنده پروژه کسب و کار

0

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

شهرام ترقی

محقق در زمینه کسب و کار

مولف و نویسنده

مدرس علوم تجارت

تحلیلگر زبان بدن و چهره خوانی

ارائه دهنده پروژه کسب و کار

نوشته های بلاگ

حکایت پنجاهم (وصیت پدر)

حکایت پنجاهم (وصیت پدر)

در روزگار گذشته مردی بود که کفن مردگان می­دزدید و نان زن و فرزند خویش می­داد و عمری به این کار مشغول بود و همه این سالها، به لعنت خلق گرفتار!

در بستر مرگ فرزند را صدا کرد که فرزندم، من عمری به این کار مشغول بودم و سالهاست که به لعنت خلق گرفتارم، بیا و بعد از من تو کاری کن که آمرزشی باشد برای پدرت.

پدر مُرد و پسر چندی بعد شغل پدر را دنبال کرد. با این تفاوت که کفن مردگان را که می دزدید هیچ، با آنها آن می کرد، که ذکرش در اینجا جایز نیست !

مردم انگشت به دهن جملگی می گفتند که:

خدا پدرش را بیامـرزد کـه فقـط کـفن مـی دزدید، اینکه هم کفن می­دزدد و هم… !

و پسر خوشحال که وصیت پدر را به جای آورده است .

به قول مرحوم عمران صلاحی، (نقل قول از ابراهیم نبوی) حالا حکایت ماست، در این مرز پر گهر هر که بر مسندی

می­نشیند خلق الله باید پدر بیامرزی برای فرد رفته بگویند

مولف: شهرام حمامی ترقی
آلبوم تمبرهای یادگاری من جلد شش حکایتهای مدیریتی
فهرست

برچسب ها:
درج دیدگاه