شهرام ترقی

محقق در زمینه کسب و کار

مولف و نویسنده

مدرس علوم تجارت

تحلیلگر زبان بدن و چهره خوانی

ارائه دهنده پروژه کسب و کار

0

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

شهرام ترقی

محقق در زمینه کسب و کار

مولف و نویسنده

مدرس علوم تجارت

تحلیلگر زبان بدن و چهره خوانی

ارائه دهنده پروژه کسب و کار

نوشته های بلاگ

حکایت پنجاه و یکم (چهره زشت نفرت)

حکایت پنجاه و یکم (چهره زشت نفرت)

معلم یک کودکستان به بچه­های کلاس گفت که می­خواهد با آنها بازی کند.

او به آنها گفت که فردا هر کدام یک کیسه پلاستیکی بردارند و درون آن به تعداد آدمهایی که از آنها بدشان می ­آید، سیب زمینی بریزند و با خود به کودکستان بیاورند.

فردا بچه­ ها با کیسه ­های پلاستیکی به کودکستان آمدند. در کیسه­ ی بعضی ها ۲، بعضی ها ۳ و بعضی ها ۵ سیب زمینی بود.

معلم به بچه ها گفت: تا یک هفته هر کجا که می­روند کیسه پلاستیکی را با خود ببرند.

روزها به همین ترتیب گذشت و کم کم بچه­ ها شروع کردند به شکایت از بوی سیب زمینی های گندیده.

به علاوه، آنهایی که سیب زمینی بیشتری داشتند از حمل آن بار سنگین خسته شده بودند.

پس از گذشت یک هفته بازی بالاخره تمام شد و بچه ­ها راحت شدند. معلم از بچه ها پرسید:

از اینکه یک هفته سیب زمینیها را با خود حمـل می­کردیـد چه احساسی داشتید ؟

بچه ها از اینکه مجبور بودند، سیب زمینیهای بد بو و سنگین را همه جا با خود حمل کنند شکایت داشتند.

آن­گاه معلم منظور اصلی خود را از این بازی ، این چنین توضیح داد: این درست شبیه وضعیتی است که شما کینه آدمهایی که دوستشان ندارید را در دل خود نگه می­دارید و همه جا با خود می­برید.

بوی بد کینه و نفرت قلب شما را فاسد می­کند و شما آن را همه جا همراه خود حمل می­کنید.

حالا که شما بوی بد سیب ­زمینی ها را فقط برای یک هفته نتوانستید تحمل کنید، پس چطور می خواهید بوی بد نفرت را برای تمام عمر در دل خود تحمل کنید؟

مولف: شهرام حمامی ترقی
آلبوم تمبرهای یادگاری من جلد شش حکایتهای مدیریتی
فهرست
برچسب ها:
درج دیدگاه