شهرام ترقی

محقق در زمینه کسب و کار

مولف و نویسنده

مدرس علوم تجارت

تحلیلگر زبان بدن و چهره خوانی

ارائه دهنده پروژه کسب و کار

0

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

شهرام ترقی

محقق در زمینه کسب و کار

مولف و نویسنده

مدرس علوم تجارت

تحلیلگر زبان بدن و چهره خوانی

ارائه دهنده پروژه کسب و کار

نوشته های بلاگ

حکایت پنجاه و چهارم (نلسون ماندلا)

حکایت پنجاه و چهارم (نلسون ماندلا)

من باور دارم … زمان زیادى طول مى‌کشد تا من همان آدمی بشوم که مى‌خواهم.

من باور دارم … قهرمان کسى است که، کارى را که باید انجام دهد در زمانى که باید انجام گیرد، انجام مى‌دهد، صرف نظر از پیامدهاى آن.

من باور دارم … که بلوغ بیشتر به انواع تجربیاتى که داشته‌ایم و آنچه از آنها آموخته‌ایم بستگى دارد تا به اینکه چند بار جشن تولد گرفته‌ایم.

من باور دارم … که ما مسئول کارهایى هستیم که انجام مى‌دهیم، صرف­نظر از اینکه چه احساسى داشته باشیم.

من باور دارم … که دو نفر ممکن است دقیقاً به یک چیز نگاه کنند و دو چیز کاملاً متفاوت را ببینند.

من باور دارم … که زندگى ما ممکن است ظرف تنها چند ساعت توسط کسانى که حتى آنها را نمى‌شناسیم تغییر یابد.

من باور دارم … که دعوا و جر و بحث دو نفر با هم به معنى اینکه آنها همدیگر را دوست ندارند، نیست.

و دعوا نکردن دو نفر با هم نیز به معنى اینکه آنها همدیگر را دوست دارند، نمى‌باشد.

من باور دارم … که هر چقدر دوستمان خوب و صمیمى باشد هر از گاهى باعث ناراحتى ما خواهد شد و ما باید بدین خاطر او را ببخشیم.

من باور دارم … همیشه کافى نیست که توسط دیگران بخشیده شویم، گاهى باید یاد بگیریم که خودمان هم خودمان را ببخشیم.

من باور دارم … اگر من نگرش و طرز فکرم را کنترل نکنم، او مرا تحت کنترل خود درخواهد آورد.

من باور دارم … ما مى‌توانیم در یک لحظه کارى کنیم که براى تمام عمر قلب ما را به درد آورد.

من باور دارم … که همیشه باید کسانى که صمیمانه دوستشان دارم را با کلمات و عبارات زیبا و دوستانه ترک گویم زیرا ممکن است آخرین بارى باشد که آنها را مى‌بینم.

من باور دارم … گاهى کسانى که انتظار داریم در مواقع پریشانى و درماندگى به ما ضربه بزنند، به کمک ما مى‌آیند و ما را نجات مى‌دهند.

من باور دارم … که دوستى واقعى به رشد خود ادامه خواهد داد، حتى در دورترین فاصله‌ها. عشق واقعى نیز همین طور است.

من باور دارم … گاهى هنگامى که عصبانى هستم حق دارم عصبانى باشم، اما این به من این حق را نمى‌دهد که ظالم و بیرحم باشم.

من باور دارم … که صرف نظر از اینکه چقدر دلمان شکسته باشد، دنیا به خاطر غم و غصه ما از حرکت باز نخواهد ایستاد.

من باور دارم … که زمینه‌ها و شرایط خانوادگى و اجتماعى برآنچه که هستم تأثیرگذار بوده‌اند، اما من خودم مسئول آنچه خواهم شد، هستم.

من باور دارم … که نباید خیلى براى کشف یک راز کند وکاو کنم، زیرا ممکن است براى همیشه زندگى مرا تغییر دهد.

من باور دارم … که گواهى‌نامه‌ها و تقدیرنامه‌هایى که بر دیوار نصب شده‌اند براى ما احترام و منزلت به ارمغان نخواهند آورد.

من باور دارم … شادترین مردم لزوماً کسى که بهترین چیزها را دارد نیست، بلکه کسى است که، از چیزهایى که دارد بهترین استفاده را مى‌کند.

غصه هم خواهد رفت. به حباب نگران لب یک رود قسم و به کوتاهی آن لحظه­ ی شادی که گذشت، غصه هم خواهد رفت، آنچنانی که فقط خاطره­ای خواهد ماند. لحظه را دریابیم باور روز برای گذر از شب کافیست …

مولف: شهرام حمامی ترقی
آلبوم تمبرهای یادگاری من جلد شش حکایتهای مدیریتی
فهرست
برچسب ها:
درج دیدگاه