شهرام ترقی

محقق در زمینه کسب و کار

مولف و نویسنده

مدرس علوم تجارت

تحلیلگر زبان بدن و چهره خوانی

ارائه دهنده پروژه کسب و کار

0

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

شهرام ترقی

محقق در زمینه کسب و کار

مولف و نویسنده

مدرس علوم تجارت

تحلیلگر زبان بدن و چهره خوانی

ارائه دهنده پروژه کسب و کار

نوشته های بلاگ

چگونه رفتارمان را تغییر دهیم ؟

چگونه رفتارمان را تغییر دهیم ؟

چـه نـوع افـرادی تـوجه تان را جـلب می­کنـند و به شما انگیزه می­دهند؟ معمولاً افرادی که شور و شوق زیادی برای کاری که انجام می­دهند داشته باشند، چنین احساسی در شما ایجاد خواهند کرد. این افراد آتشفشانی از هیجان هستند و در هر مکانی که باشند آن را هم به هیجان وا می­دارند. شما هیچ وقت دوست ندارید که از آنها جدا شوید و آرزو دارید که کاش کمی از شور و شوق آنها به درون شما هم تراوش می کرد.

وقتی خود را در وضعیتی خسته کننده و کسالت بار می یابید (چه کارتان باشد چه محیط اطرافتان)، فکر می­کنید چطور می توانید این وضعیت را تغییر دهید؟ چطور می­توانید کمی هیجان و امید وارد زندگی­اتان کنید؟ چطور می­توانید هدفی بامعنی برای وجود و زندگی کردنتان پیدا کنید؟ چطور می­توانید از شر تفکرات منفی خود را خلاص کنید؟

برای تغییر رفتار خود باید کارهای مختلفی را انجام دهید. اول از همـه اینکه، باید بـدانید ایـن خود ما هستیم که رفتارمان را انتخاب می­کنیم. بااینکه موقعیتمان ممکن است تغییر نکند، وقتی رفتار درستی داشته باشیم، دیدگاهمان تغییر خواهد کرد. بااینکه ممکن است فکرمان چیز دیگری به ما بگوید، اما رفتارمان را تغییر می دهیم. چند بار تا به حال شده به جای آنچه خدا به ما گفته، به تفکرات منفی درون ذهنمان گوش دهیم؟ با اینکه تفکرات مختلف می تواند پشت سر هم از ذهنمان عبور کند، ما فقط می توانیم در آنِِ واحد یک تفکر داشته باشیم. پس اگر تصمیم بگیریم که به وعده های مثبت الهی فکر کنیم، دیگر اجازه نخواهیم داد که تفکرات منفی بر ما مستولی شوند. اگر خدا را باور کنیم و برطبق دستورات او عمل کنیم، رفتارهای جدید ما در قلب ما ریشه دوانده و انتخابهایمان اتوماتیک وار انجام خواهند شد.

دوم اینکه، اگر باورها و تصورات اشتباه خود را تغییر دهیم، رفتارهای جدیدمان همیشگی و ثابت خواهند شد. خیلی اوقات تفکرات منفی درون ذهنمان را باور می­کنیم و به خودمان اجازه می دهیم که درمورد آنها فکر کنیم، چون احساس خوبی به ما می­دهد. خیلی از ما سال ها فکرمان را چنان آکنده از این تفکرات کرده ایم که طریق فکری دیگری برایمان باقی نمانده است. ما همه­ی این دروغها را باور کرده و تلاشی برای فهمیدن درست یا غلط بودن آن انجام نمی دهیم.

اگر می خواهیم تغییر کنیم، باید مسئولیت فکرهایمان را بپذیریم. باید هر تلاشی که برای کشف واقعیت مربوط به خودمان لازم است را به کار بندیم. ما به دیگران رو نمی آوریم که نظر آنها را راجع به خودمان بفهمیم، باید به سمت خدا برگردیم تا ببینیم نظر او راجع به ما چیست. این خداست که ما را خلق کرده و وعده­های زیادی برای آینده ما داده است. هر زمآنکه به یک وعده پروردگار در قرآن می رسیم، باید نگاهی به اطرافمان بیندازیم و ببینیم آیا قبل از اینکه خدا به این وعده خود  عمل کند، باید کاری انجام دهیم یا نه؟

آن طور که ما خودمان را می­بینیم، با خواندن قرآن ارتقا پیدا خواهد کرد. آن وقت است که می­فهمیم خداوند چقدر ما را دوست دارد و چقدر این عشق و دوست داشتن پروردگار بدون قید و شرط است. لازم نیست برای به دست آوردن محبت خدا کاری بکنیم، فقط باید آن را بپذیریم. وقتی محبت خدا را تجربه کردیم، خواهیم دید که با همان محبت بی قید و شرط ما هم بقیه­ی آدمها را دوست خواهیم داشت.

سوم اینکه، ما همان کسی می­شویم که با او رفت و آمد می­کنیم. افردی که ما بیشترین وقت خود ر ا با آنها می گذرانیم، چه آنها را بخواهیم و چه نخواهیم، روی ما تأثیر می گذارند. اما یک نفر هست که اگر با او رفت و آمد داشته باشیم، رفتارهای منفی ما از بین خواهد رفت، و آن فرد کسی نیست جز خداوند متعال. با گذاشتن وقت بیشتر برای خواندن قرآن و نماز خواندن و خواستن از خدا که دریچه معنویات را به روی ما بگشاید، خواهیم توانست رفتارهایمان را مناسب و شایسته نگه داریم.

چهـارم اینکه، باید ببینیم که چه چیز علایق ما را به جنبش در می­آورد و برای استفاده از آن علایق و شور و اشتیاق، برنامه ریزی کنیم. ممکن است نتوانیم تمام وقت، کارمان را در جهت شور و علاقه­ی خویش نگه داریم، اما می­توانیم راهی پیدا کنیم که زمان انجام آن کار بیشتر شود و رفتارمان ارتقا یابد.

قدم اول، این است که از خدا بخواهیم هدف خاص خود را از آفرینش ما نشان دهد. خدا برای انجام هدفی ما را خلق کرده است. مهم نیست که هدفتان کوچک باشد یا بزرگ، وقتی همراه با اهداف دیگران استفاده شود، تصویر کلی ارتقا پیدا کرده و هیچ قسمت از قسمت دیگر مهم تر و برتر نخواهد بود.

تشخیص علاقه­تان و انجام آن به طور مداوم تأثیر به سزایی روی رفتـار کلی شما خواهـد داشـت. دانـش تـازه­ای که از خداوند کسب می­کنیم، به وسیله اعمالمان در قلبمان ریشه می زند. وقتی این اتفاق بیفتد، خیلی از افسوسها و منفی گراییهای ما از بین خواهد رفت. اما باید در عمل کردن براساس عقایدمان ثابت و استوار باشیم. به همین دلیل است که توصیه می کنم حداقل هفته­ای یک بار آن را انجام دهید.

یک مثال از زندگی خودم برایتان ذکر می کنم. من می دانستم که علاقه زیادی به کمک به دیگران برای حل مشکلاتشان و تسهیم محبت خداوندی با آنها دارم. با اینکه پاسخ همه پرسشهایم را در این زمینه نگرفته بودم (و هنوز هم نگرفته­ام) به عنوان مددکار مشغول به کار شدم. در آن زمآنکه کار خود را شروع کردم، دچار افسردگی شدید شده و با مشکلات زیادی باید دست و پنجه نرم می کردم. اما با گذشت ۴ ماه زندگی من تغییر اساسی کرد و دیگر مثل قبل افسرده و ناراحت نبودم. من از این تغییر سریع و ناگهانی بسیار تعجب کرده بودم و این مسئله به من انگیزه می داد تا رفتار مناسب و صحیح را دنبال کنم.

وقتی هفته­ای یک بار برای این کار داوطلب می­شدم، به من انگیزه می داد که وارد مشکلات و مسائلی شوم، که هر هفته با آنها درگیر بودم. یک نکته خیلی مهم این بود، من روزهایی داوطلب می شدم که خودم آسیب پذیر بودم. بعدها یک شیفت دیگر به کارم اضافه کردم. طی سال هایی که به این مشاوره­های مددکاری ادامه می­دادم، خداوند شخصیت، رفتار و دیدگاه من را طوری شکل داد که خود می­خواست.

من شما را ترغیب می­کنم که انتخابهای صحیح داشته باشید، حقایق پروردگار را درمورد وجود خودتان بشناسید و بفهمید. زمان بیشتری را با خدا بگذرانید و علایق خویش را در زندگی پیدا کنید تا بتوانید با آن علایق و در جهت رضای پروردگار بر این دنیا اثر بگذارید.

مولف: شهرام حمامی ترقی
آلبوم تمبرهای یادگاری من جلد سه فقط برای مدیران 
فهرست

برچسب ها:
درج دیدگاه