ویژگیهای مشترک توانمندان در دنیا
اینجانب در تحقیقات خود به وجوه مشترکی از توانمندان بزرگ دنیا دست یافتم که خالی از لطف نیست تمامی عزیزان از آن آگاهی یابند.
۱- شنونده
برای دستیابی به معلوماتی که بتوان با آن زندگی سعادتمند را تداوم بخشید دریافت اطلاعات، قبل از اینکه ذهن اقدام به تصمیم گیری کند، لازم می باشد و این چیزی نیست جز اینکه اول شنونده باشیم. افرادی که به قدرت رسیدند این حس را در خود پرورش داده اند چرا که ضمیر نا خودآگاه انسان با دریافت اطلاعات مختلف به تکامل می رسد. این ضمیر به همراه ذهن ناهوشیار همانند پازلی عمل می کند که با دریافت اطلاعات مربوط به هر گونه علومی، کامل تر می شود. اما شنونده بودن به معنای شنیدن از راه گوش نیست بلکه تمامی دریافتهایی که از طریق حواس پنج گانه صورت می گیرد را شامل می شود اما بشرطی که قصد شنونده بودن را داشته باشیم و این همان راهی است که توانمندان در خود بوجود آورده اند. داشتن قدرت دریافت، قبل از هر گونه تصمیم گیری از ویژگیهای مهم آنان بوده است و شما نیز اگر می خواهید قدم در راه تمول بردارید باید این ویژگی را در خود بوجود آورید.
۲- بخشنده
داشتن حس بخشش ذهن انسان را به سمت دریافت نکات مثبت سوق می دهد، بخشندگی یا قدرت بخشش انسان را کمک می کند تا به هدفی فکر کند که بتواند به هم نوع خود خدمت کند. تمامی توانمندان دنیا این ویژگی را داشته اند و این چیزی نیست جز اینکه دانستند انسان نیز خود بخشی از خداوند است و خالق زمین و آسمانها با قدرت بخشندگی بزرگش تمامی کائنات را در خدمت انسان درآورد و بخشش را در نهاد آدمی سرشت و انسان مادی با در گیر شدن در روزمرگی، خود واقعیش را فراموش می کند و این قدرت فوق العاده را از دست می دهد. اما تمامی توانمندان در دنیا این حس را حفظ کرده اند و تا پایان عمر خود، به این حس قدرت بیشتری بخشیدند.
۳- رعایت اولویت و تمرکز
این نکته را در کتاب ماکس ول مطالعه کردم و تحت تاثیر فراوانی قرار گرفتم و با مطالعه زندگی بسیاری از کسانی که دولتمند شدند متوجه این نکته شدم که، داشتن تمرکز برای رسیدن به هدف، بسیار مهم می باشد. اما تمرکز بر اهداف باید اولویت بندی داشته باشد چه بسا مسائل بسیار ریزی در رسیدن به اهداف وجود دارد که از اهمیت کمی برخوردار است اما اولویت آن در مقطع زمانی خاصی از اهداف اصلی مهمتر می باشد. در مقابلِ تمامی کسانی که موفق شدند و توانستند راه سخت دولتمندی را بگذرانند، تعداد بیشتری بودند که زحمات زیادی کشیدند اما متاسفانه به راه موفقیت دست نیافتند. دلیلش چه بوده است؟ آنان که موفق نشدند و یا به موفقیت ضعیفی دست یافتند، اولویت را در اهداف و راهشان رعایت نکردند و شما نیز اگر می خواهید پا جای پای دولتمندان بگذارید باید از این قانون به طور صحیح استفاده کنید. کسانی که میدانند اهدافشان چیست ولی اولویت را رعایت نمی کنند و تنها روی اهدافشان تمرکز می کنند همیشه در یک جا می مانند و از رشدی ضعیف برخوردار هستند و کسانی که اولویت را رعایت ولی تمرکزی بر اهدافشان ندارند می دانند که در جایی باید رشد کنند ولی نمی دانند چگونه راه را بیابند. بنابراین برای رسیدن به اهداف خود اول اولویت بندی کنید و بعد متمرکز شوید.
۴- اول منافع مشتری (مردم)
دولتمندان بزرگ دنیا هیچ گاه هدف خود را پول قرار نداده اند، بلکه عشق به هدف و اینکه بتوانند کاری کنند تا در خدمت جامعه و مردم باشند را سرلوحه زندگی خود قرار دادند. خداوند بزرگ تمامی کائنات را در خدمت انسان قرارداده و هر انسانی در درون خود رسالتی را به همراه دارد تا توسط آن بتواند به کمک کائنات به انسانها خدمت کند. رسیدن به هدف بهترین کیفیت و پائین ترین هزینه و یا اینکه بتوانند کاری کنند که مشتری و مردم براحتی بتوانند به کالا و یا خدمات مناسب برسند. ری کراک صاحب ساندویچ همبرگرهای مک دونالد چه کرد، تمام تمرکز خود را بر بهترین کیفیت، پائین ترین قیمت و بهترین برخورد با مشتری نهاد. کاری را که هنری فورد در ساخت اتومبیل کرد، چنین کاری را سوئیچی هوندا در ساخت موتورسیکلت کم مصرف و کم قیمت انجام داد.
۵- شخصیت
یکی از عناصر بزرگ رسیدن به توانمندی، داشتن شخصیت و پرستیژ می باشد. بدون این ویژگی یا بسیار دیر به توانمندی می توان رسید و یا هرگز نتوان رسید. زمانی که شخصیت و پرستیژ در وجود انسانی ریشه می زند می تواند همه را به خود جذب کند. شخصیت اعتماد می آفریند، شخصیت عامل جذبه است و باعث می شود تا مورد توجه دیگران قرار گرفت، این ویژگی فرآیندی است که وقتی انسانی پا به عرضه توانمندی می گذارد و یا در ذهن خود توانمندی را می پروراند ناخودآگاه در ضمیر ناهوشیار شکل می گیرد. تمامی کسانی که راه در قدرت گذاشتند آنان بودند که توانستند شخصیت کاری خود را از شخصیت غیر کاری تمیز دهند.
۶- تسلط بر جزئیات
شاید پیش پا افتاده ترین راه، بنظر برسد که ذهنی پویا داشته باشیم و تنها به همین دلیل است که بسیاری از مردم از اینکه از پیش پا افتاده ترین راهها استفاده کنند دوری می کنند. چرا که اینان باور ندارند هر راه بزرگی از کوچک ترین راهها شروع می شود. دقت در جزئیات، اهداف بزرگ را می سازد. ذهن شما مثل پازلی هست که هر تیکه آن را باید در تجربیات خود بیابید تا هدفتان کامل شود. این یک ویژگی مشترک در تمام توانمندان بزرگ است، اینان نه تنها به تمام جزئیات کارهای خود تسلط داشته اند بلکه با ذهنی پویا از هر موضوعی که در کنارشان می گذشت جزئیات جدیدی می یافتند.
۷- ایمان قوی به هدف
یعنی نداشتن نگاه به موانع، هیچکدام از توانمندان بزرگ دنیا به شکست خوردن فکر نمی کردند همانطور که ادیسون بارها شکست خورد ولی هر شکست را تجربه ای تازه می دانست و یا سوئیچی هوندا که در بدترین بحرانهای اقتصادی ژاپن، کارگاه خود را از نو بنا کرد و این کارگاه که تمام امید و آرزویش بود در زمین لرزه ای بطور کامل از بین رفت، اما آیا هوندا اگر به هدف خود فکر نمی کرد و ایمان قوی نداشت، می توانست دوباره کارگاه خود را از نو بسازد. بدترین مانع برای موفقیت استفاده از جمله:“ اگر شکست خوردم“ است و بدتر از آن جمله “اگر موفق نشوم“ است.
۸- اصل صداقت
بدون داشتن اصل صداقت نمی توان موفق شد، صداقت در هر کاری باعث پیشرفت می شود شاید گاهاً دیده شود بخاطر رعایت اصل صداقت کمی عقب خواهیم رفت ولی به قول ارد بزرگ برای هر پرشی نیاز است چند قدمی به عقب برویم وقتی صادقانه به راهمان برای رسیدن به اهدافمان ادامه دهیم خواهیم دید که با چه آرامشی دربهای موفقیت به رویمان باز خواهد شد. این یک ویژگی خارق العاده ایست که در وجود تمامی توانمندان دنیا وجود داشته و لازمه هر حرکتی داشتن اصل صداقت است.
۹- به دیگران امید زندگی میدهند
مهم نیست که در چه درجه و مقامی زندگی می کنیم تا بتوانیم به دیگران امید زندگی دهیم، شاید گاهی اوقات فکر می کنیم که تا توانمند نشویم نمی توانیم به دیگران امید زندگی بدهیم اما برعکس تا زمانی که نتوانید به دیگران امید زندگی و آینده سازی دهید راه توانمندی برایتان هموار نمی شود. تمامی توانمندان دنیا قبل از اینکه توانمند شوند به دیگران امید زندگی می دادند. تصور کنید که چه لذتی دارد وقتی بتوانید با امید دادن به انسانی زندگی مسرت بخشی را به او بدهید. سعی کنید با دید روشن و دلی گرم به دیگران امید دهید. آنگاه خواهید دید که خودتان دهها برابر امیدوار می شوید، پس برای کامیابی و رسیدن به توانمندی، آرزوی خوشبختی مردم را داشته باشید.
۱۰- توانائی قدرت ارتباط با مردم
یکی از ویژگیهای مهم در اعتماد به نفس این است که بتوانید با روشی ساده با مردم ارتباط برقرار کنید. برقراری ارتباط یعنی وارد شدن به صحنه واقعی تجربیات، زمانی که بتوانید با مردم ارتباط برقرار نمائید به معنای این است که می توانید دیگران را در خود راه دهید، زمان شکسته شدن غرورهای کاذب است؛ راهی را که (والت دیسنی) برگزید این چنین بود. والت خواست که با تمامی مردم دنیا دوست باشد، چه کوچک چه بزرگ، زن و مرد و هر کسی که در این دنیاست. با این نگرش شما به جایی خواهید رسید که با خدمات و تولیدات خود به مردم ارتباط برقرار خواهید کرد. باید دانست که با پرسه زدن در کوچه های خلوت فقط هیچ را در ذهن راه می دهیم. از خیابان های شلوغ عبور کنید و آماده باشید تا با هرکسی ارتباط برقرار کنید تا همه چیز در ذهنتان راه یابد.
۱۱- داشتن دست دهنده
رودخانه ای که در حرکت است چیزهایی را با خود می آورد و چیزهایی را با خود می برد. از چاهی که آب کشیده نشود، لاجرم خشک می شود. داشتن انگیزه بخشش و کمک به ضعیفان و گرفتن دست آنان که ناتوان هستند، قلب و روح انسان را حرکت می دهد. انگیزه خدمت کردن را وسعت می بخشد تا جایی که این عادت نیکو به روحیه بزرگ مبدل می شود و افکار سازندگی را در نهاد آدمی رشد می دهد. اگر به زندگی چارلی چاپلین بنگرید خواهید دید که این بزرگ مرد چگونه در اوج ثروتمند شدن هم چنان به ضعیفان کمک می کرد، آیا زندگی برای او متوقف شد یا اگر فقط به فکر خودش بود بیشتر یا کمتر عمر می کرد؟ مسلماً تفاوتی نداشت و تنها چیزی که برای او ماند آرامش خاطر و مردن با روحی بزرگ بود. این ویژگی را به نوعی در هر توانمندی خواهید یافت.
۱۲- یافتن زمینه علاقه مشترک با مردم
در تجارت اگر نتوانید راهی را بیابید که در آن وجه مشترکی از علاقه خودتان با مردم در آن باشد بی شک سرعت رشد شما کاهش می یابد، یافتن علاقه مشترک به این معناست که اشتیاق شما در راه هدفتان باید با خواسته مردم همسو باشد، باید دانست که مخاطبین شما همچنان در انتظار فرآیندتان هستند و این است رسالتی که بر دوشتان قرار گرفته، خود را با جامعه نیازمندتان همسو کنید تا بتوانید آینده تان را مورد هدف قرار دهید. استیون اسپیل برگ در رویاها و تخیلات خود اقدام به همسوئی افکارش با مخاطبینش نمود و هرآنچه ذائقه مخاطبین را برافکنده می کرد به همانسو می رفت ، وی تاجایی پیش میرفت که هدفش با علاقه مردم شکل می گرفت، لذا همانطور که می دانید، استیون اسپیلبرگ مورد حمایت و محبوبیت طرفداران خودش قرار گرفت و این بود راه موفقیت او.
۱۳- مسئولیت پذیر
این ویژگی در رهبران بیشتر دیده می شود، باید پذیرفت که راه توانمندی از مسئولیت پذیری شروع می شود. در واقع پذیرفتن مسئولیت به این معنا نیست که وظائف اطرافیان یا کسانی را که با شما کار می کنند، بدوش بکشید بلکه به این معناست که بدانید رسالتی را که بردوش دارید باید به انتها برسانید. تمامی توانمندان با این طرز تفکر به موفقیت رسیدند. به هر حال انسان از دیگر موجودات خداوند متفاوت است، اگر کاری را در راه اهداف خود پیش می بریم، این فکر و کار و این هدف متعلق به شماست پس مسئولیت آن نیز بر عهده شماست. چنانچه بتوانید از عهده مسئولیت کارهای خود برآئید، دیگران نیز به شما جذب می شوند، پیروان و حامی پیدا می کنید. زمانی که پیروان داشته باشید می توانید تیم و گروه موفقی را رهبری کنید، داشتن حس مسئولیت پذیری، اعتماد اطرافیانتان را به شما بیشتر خواهد کرد.
۱۴- پرکار و سخت کوش
آری سخت کوشی و سماجت از قدرتهایی است که در وجود توانمندان دنیا بوده است، همانطور که ادیسون می گوید برای رسیدن به هدف مشخص، یک درصد نبوغ احتیاج است و نودو نه درصد پشتکار و سخت کوشی، تا کنون خبری در مورد اینکه کسی بخاطر سخت کوشی و پرکاری عمرش کم شده است را شنیده اید. ذات انسان و قدرت الهی موجود در بدن انسان بدین شکل طراحی شده که هرچه بیشتر فعالیت جسمی و ذهنی داشته باشد قدرتمند تر و قوی تر خواهید شد. سخت کوشی شما را عادت به اندیشیدن می دهد. مردان بزرگی چون، ادیسون، سام والتون، سوئیچی هوندا، هنری فورد و بزرگ مردانی چون پرفسور حسابی درسهای بسیار بزرگی به بشریت دادند. چگونه می توان تصور کرد، زمانی که بحران اقتصادی در ژاپن حکم فرما بود، هوندا تنها بخاطر هدفش چنان با سختکوشی و سختی فراوان کارگاه خود را از نو بنا کرد، اما دستخوش حوادث طبیعت شد و با زلزله ای ویرانگر تمام کارگاه وی با خاک یکسان شد ولی بار دیگر با همان سختکوشی چه بسا با قدرت بیشتر در آن بحران و مشکلات روانی که همه وی را به تمسخر می گرفتند و با گفتن کلمه “مهندس رفق تفق مشغول کار است“ دوباره کارگاه خود را بنا کرد و باز هم تنها شریکش که خیلی به وی اعتماد داشت تمام سرمایه وی را به سرقت برد. آیا سوئچی هوندا دست از سخت کوشی کشید، البته که نه، و امروزه جهان به این صنعت بزرگ موتورسیکلت و خودروسازی افتخار می کند.
۱۵- به انتها رساندن اهدافشان
آری سخت کوشی ویژگی بسیار خوبی است اما بشرطی که هدف به انتها برسد چند نفر را می شناید که دستگاه ورزشی و یا ساز موسیقی را برای یادگیری تهیه می کنند، اما پس از مدتی دیگر فراموش می کنند که چه وسیله ای را در خانه داشته اند و تنها ابزاری برای نمایش می شود. بسیارند انسانهایی که کارهای معمولی خودشان را نیمه وانهاده می گذارند؛ چه برسد به اینکه اهداف بزرگ را دنبال کنند. هدفی مقدس است که به انتهای خود برسد. رسیدن به موفقیت کار بسیار دشواریست، به راحتی نمی توان به موفقیت رسید، آنان که جزو موفقهای دنیا شدند کسانی بودند که هیچ گاه در نیمه راه، به حال و گذشته خود فکر نکردند و شما هم باید اینچنین باشید. قبل از اینکه کاری را شروع کنید، ورزش، رژیم لاغری، نواختن موسیقی و شاید شروع یک هنر؛ اول باخود بگوئید آیا این هدف به انتها می رسد یا نه؟ و اگر در انتهای فکر خود آینده را تصور کردید با خود تعهد کنید که تا پایان و نتیجه نهایی دست از آن بر نخواهید داشت. اهدافی که آینده آن به تصویر کشیده شده باشد هیچ گاه نا تمام نخواهد ماند.
۱۶- سن و سال برای آنان مهم نیست
همانطور که در ابتدای این کتاب خواندید تنها قسمتی از بدن انسان که در هنگام تولد تمامی سلولهای لازم تا آخر عمر را دارد، مغز انسان است و هیچ انسانی با پیر شدن مغزش از کار نمی افتد، چون مغز انسان مانند یک ماهیچه عمل می کند، چنانچه مغز از هر زمان که شروع کند به یادگیری و مطالعه، تمام یاخته های عصبی را در خود فعال و آماده دریافت اطلاعات می کند. اکثر توانمندان بزرگ در دنیا در سنین پس از چهل و گاهاً پنجاه سالگی به تمول و موفقیت رسیدند، گذشت زمان برای دریافت تجربه در موفقیت تاثیر بسیار دارد، بشرط اینکه دوران زندگی پر از تلاش باشد. بسیارند کسانی که با جمله هایی چون از “این شاخه به آن شاخه پریدن“ امید زندگی خود را از دست می دهند و چنین می پندارند که عمر خود را از دست دادند. برای رسیدن به موفقیت چند سال متوالی نیاز است تمرکز کنید، شاید چهار تا هفت سال، اگر به زندگی ری کراک بنگرید چه می گویید که در سن پنجاه و چهار سالگی تصمیم می گیرد کاری جدید را شروع کند. آن هم، چند سال فعالیت در زمینه های مختلف همراه با شکست و موفقیتهای متفاوت. ری کراک بنیانگذار مک دونالد در طول سالهای عمر خود با تجربه های متفاوتش به این نتیجه رسیده بود که برای موفقیت لازم است آن کاری را انجام داد که در تمامی وجود خود برایش انگیزه داشته باشد. آیا بدون سالهای متمادی تلاش می توانست رهبریت رستورانهای زنجیره ای مک دونالد را داشته باشد. آری خداوند زمانی که بنده اش بخواهد تصمیم بگیرد موفق شود به سن و سالش نگاه نمی کند، تنها کسی که می تواند برای موفقیت به شما انرژی دهد خود شما هستید، تصور کنید بیش از پنجاه سال سن دارید و تصمیم می گیرید در کاری موفق شوید، پس از گذشت ده سال با استفاده از تجربیات ارزشمند گذشته با صبوری موفق می شوید. چه تفاوتی دارد نسبت به اینکه تنها با فکر اینکه سن و سالتان از دست رفته یکجا بنشینید و دست از دنیا بشوئید. تفاوتش در این است که تنها یک مُرده متحرک نخواهید بود. آیا دنیا به عقب برمی گردد. خیر انسان در هر زمانی می تواند از صفر شروع کند، اگر بخواهد.
۱۷- در رسیدن به بن بست راه می یابند بر نمی گردند
قانون توانگری این است که به موانع فکر نکنیم، بهترین جمله برای اینکه از مسیر رفته، ناامیدانه بازگردیم این است که بگوئیم: اگر شکست بخورم چی! و بدترین جمله برای اینکه بازگشت از مسیر رفته را میسر کنیم این است که بگوئیم : اگر موفق نشوم چی! بلی من دو جمله را به شما آموزش میدهم در هر هدفی که در سر دارید اول با خود بگوئید: روزی که موفق شوم چه میشود! و دومین جمله این است که بگوئید: حتماً موفق میشوم. اگر به خاطرات هوندا بنگرید، خواهید دید که این بزرگ مرد، بارها و بارها در شرایط پرفشار به بن بستهایی می رسید که هرکسی را از جای خود خارج می کرد، اما نگرش هوندا بر این بود که “باید راهی بیابم“ و موفق می شد. آری مردان بزرگ در رسیدن به بن بست (یا راهی را می یابند یا راهی را می سازند). اگر با چنین روحیه ای به اهدافتان بنگرید متوجه خواهید شد که، چه سرمایه بزرگی را در دست خواهید داشت. چرا که آدیداس نیز با این جمله موفق شد “هیچ چیز غیر ممکن نیست“ باید تفکر کنید و در اندیشه راهی نو باشید، زمانی که به بن بست می رسید و ایمان دارید که راه تازه ای می توانید بیابید آنگاه است که کائنات برای شما راه می سازند.
نتیجه
ویژگیهای مشترک توانمندان و سخت کوشان بسیار زیاد است و نمی توان آنان را در یک کتاب برشمرد اما مهم این است که افکار آنان در روح و روان شما رسوخ کند. زندگی نامه توانمندان را بیابید و مطالعه کنید. آنگاه خواهید دید که چگونه افکارتان عوض می شود. واقعیت مهم این است که کره زمین با سرعت نیم کیلومتر در ثانیه در حال حرکت به دور خودش است، در واقع ببینید با خواندن همین پاراگراف و گذشت چند ثانیه چندین هزار کیلومتر حرکت دورانی داشته ایم و جالبتر اینکه سرعت حرکت زمین به دور خورشید ۳۰ کیلومتر بر ثانیه است و همچنین سرعت منظومه شمسی به دور کهکشان راه شیری ۲۵۰ کیلومتر بر ثانیه می باشد. در اینجا قانون اثر زمان را می بینیم. آیا هر ثانیه از زندگی ما گذشت مسافتهای طولانی نیست؟ آنان که این واقعیت وحشتناک را درک می کنند، متوجه می شوند که زمان قابل بازگشت نیست. این رازیست که تمامی توانمندان دنیا متوجه آن شدند و تا آخرین لحظه عمر از استعدادها و نعمتهایی که در اختیار این موجود عجیب یعنی انسان بوده استفاده کردند و نتایجشان را برای بازماندگان در این کره خاکی گذاشتند.
در اینجا چند مقاله مختلف از زندگی نامه برخی از توانمندان دنیا را جمع آوری کرده ام که با خواندن داستانهای شیرین و پر محتوای آنان تاثیر زیادی در روحیه اتان ایجاد می شود.