شهرام ترقی

محقق در زمینه کسب و کار

مولف و نویسنده

مدرس علوم تجارت

تحلیلگر زبان بدن و چهره خوانی

ارائه دهنده پروژه کسب و کار

0

سبد خرید شما خالی است.

شهرام ترقی

محقق در زمینه کسب و کار

مولف و نویسنده

مدرس علوم تجارت

تحلیلگر زبان بدن و چهره خوانی

ارائه دهنده پروژه کسب و کار

نوشته های بلاگ

۳-معنای واقعی تجارت

دی ۲۱, ۱۴۰۰ Term1-01Basic
۳-معنای واقعی تجارت

UNITBL Virtual University

How To Be Superior To Your Competitor
چگونه نسبت به رقیب خود برتر باشیم
Three Ways to find Good Business

برای برتر بودن در تجارت نسبت به رقبا و رسیدن به برند معتبر سه راه اساسی را باید پشت سر گذاشت که عبارتند از:
۱- شناخت معنای واقعی تجارت٬
۲- شناخت اینکه مشتری کجاست٬
۳- شناخت مفهوم تبلیغات

******************

شناخت اول : معنای واقعی تجارت

معنای واقعی تجارت را در سه مرحله باید دید: مرحله آزمایش ٫ مرحله باور و مرحله مدیریت.

مرحله اول٬ دوران آزمایش: Test Of Business

هر شغلی در ابتدای فعالیت خود مرحله آزمایش را پشت سر می گذراند و اشتباه بزرگ کار آفرینان این است که می خواهند در همین دوران آزمایش که بین ۸ الی ۱۶ ماه به طول می آنجامد به سود برسند و برداشت مالی داشته باشند. این دوران را دوران بارداری شغلی می گویند و در دوران آزمایش باید از دو نکته مهم بهره گیری کرد نکته اول نحوه سرمایه گذاری در دوران آزمایش و نکته دوم روابط عمومی مناسب می باشد.

نکته اول٬ سرمایه گذاری مناسب:

شاید در یک نگاه مسئله سرمایه گذاری در دوران آزمایشی برای بسیاری از افراد نکته بسیار معمولی و کم اهمیتی باشد اما باید بدانیم که تکنیک درست کنترل مالی می تواند از همان ابتدا ساختار قدرتمندی را کار آفرینان را بسازد. بسیاری از سرمایه گذاران در ابتدا سعی میکنند تا تمام سرمایه خود را بکار ببرند که این خود طرز فکر بسیار اشتباهی است. کارآفرینان موفق کسانی هستند که حداکثر از ۵۰ الی ۶۰ درصد سرمایه اصلی خود برای راه اندازی شغل استفاده می کنند. این گونه کارآفرینان هرگز به شکست برخورد نمی کنند چرا که وقتی احساس شود پشتیبانی مالی وجود دارد نقطه شکست نیز هرگز دیده نمی شود و تمام مشکلات از جایی شروع می شود که احساس می کنیم پولی در بساط خود نداریم. دراینجا چنانچه موارد مالی خود را به سه دسته «سرمایه ٬ پس انداز و قلک» تقسیم کنید نه تنها هرگز شکست نمی خورید بلکه روز بروز نیز موفق تر خواهید شد.

«سرمایه»
همانگونه گه قبلا توضیح داده شد بهتر است برای شروع یک سرمایه گذاری حدود ۶۰ درصد از سرمایه خود را وارد کار کنید و ۴۰ درصد آن را به عنوان پشتیبان نگهدارید. در زمانی که شغل شما راه اندازی شد حداکثر می بایست ۸۰ درصد سرمایه شما در سیستم کاریتان باشد و حداقل ۲۰ درصد از سرمایه شما باید بصورت نقدی در پس انداز شغلی شما وجود داشته باشد. البته لازم بذکر است که پس انداز شغلی با پس انداز شخصی کاملا متفاوت است و برای موفق شدن باید همیشه یک حساب پس انداز که جدا از پس انداز شخصی شماست برای شغل خود داشته باشید و از آن فقط برای امور تجاری استفاده شود.
نکته مهم اینکه پس از هر دوره مالی (یک ساله یا شش ماهه و یا هر تنظیمی که برای خودتان دارید) بین ۲۰ تا ۳۰ درصد رشد داشته باشید٬ هم رشد طولی (درآمد و حجم فروش و مشتری) و هم رشد عرضی (تجهیزات٬ پرسنل٬ محیط کار و ابزار آلات) و هرگز سعی نکنید که رشد خود را بالاتر از این سطح ببرید چراکه در بخش مدیریت سازمانتان برای رشدهای بالاتر از ۲۰ الی ۳۰ درصد به مشکل برخورد خواهید کرد که آن خود نوعی آغاز ورشکستگی می باشد. البته در نظر داشته باشید که منظور از رشد ۲۰ الی ۳۰ درصدی در دوره مالی زمانی است که تجارت شما به توان بالقوه رسیده باشد که در این خصوص در دوره های دسترسی و مدیریت کاملا توضیح داده می شود.در این دوران یعنی ۸ الی ۱۸ ماه اول راه اندازی شغل هرگز نباید به فکر سود بردن بود بلکه فقط باید به فکر رضایت مندی مشتری و کنترل روابط عمومی بود تا بتوانید مشتریان وفادار خود را جمع کنید. هرگز به فکر تاسیس و ایجاد شعبه جدید نباشید مگر اینکه زمان آن برسد. من این قول را به شما می دهم که با مطالعه کل دوره ها به ترتیب٬ حتما به موفقیت کامل دست خواهید یافت.

«پس انداز»
پس از اینکه محاسبات بخش سرمایه به درستی انجام شود و در عملیات تجاری خود ماهانه به ۲۰ الی ۳۰ درصد سود رسیده باشید باید آن سود را در سیستم کاری خود قرار دهید از سود بدست آمده حدود ۸۰ درصد را در تجارت خود قرار دهید و ۲۰ درصد آن را ذخیره مالی برای تجارت مربوطه قرار دهید. اما اینجا منظور از پس انداز٬ مازاد سودی است که پس از ۲۰ الی ۳۰ درصد در تجارت شما حاصل می شود و نباید به چرخه تجاری خود بازگردانید. به عنوان مثال : میانگین سود مطلوب اگر در کار شما ماهانه ۵ هزار دلار است٬ چنانچه ۷ هزار دلار سود ببرید باید ۲ هزار دلار مازاد را پس انداز شخصی نمایید و هرگز به چرخه تجارت خود وارد نکنید. چراکه یکی از عوامل ورشکستگی نیز همین وارد کردن سرمایه غیر اصولی از سود در تجارت می باشد.
در واقع مازاد سود مطلوب را باید پس انداز نمایید. این پس انداز باید صرف تسهیلات و تفریحات شخصی شما شود. البته به شرطی که اصراف ایجاد نشود و بیش از حد پس انداز نیز خرجی صورت نگیرد. این پس انداز هرگز نباید وارد چرخه تجاری شما شود و یا اینکه نباید با آن شغل جدیدی راه اندازی نمایید. البته در دروس آتی به شما می آموزیم که چه زمانی می توانید سبد درآمدی خود را افزایش داده یا چگونه شغل خود را توسعه دهید.
یکی از ایراداتی که کارآفرینان در چرخه تجاری خود دارند این است که از مبالغ مربوط به شغل خود اقدام به خرید لوازم تسهیلاتی زندگی می نمایند و همین امر می تواند منجر به اخلال در سیستم مالی تجارت مربوطه شده و در نهایت ایجاد ورشکستگی نماید. بهمین دلیل است که از شما می خواهیم قوانین فوق را رعایت نموده و ابتدا پس انداز کردن شغلی و سپس شخصی را یاد بگیرید و سپس اقدام به تهیه مایحتاج تسهیلات زندگی خود از طریق پس انداز شخصی خود نمایید.

«قلک»
صفر مالی یا قلک چیزی است که از دیرباز همه مردم با آن آشنا هستند٬ در واقع همان اضافه های پولی است که هیچگاه به آن توجه نمی کنیم. سعی کنید هر روز یک مبلغ بسیار اندک و ناچیزی که هرگز فکر شما را درگیر خود نمی کند٬ در گوشه ایی پس انداز کنید. به نحوی که با هیچ کدام از موارد مالی شما ترکیب نشود. یعنی هرگز به این پس انداز دقت نکنید و بگذارید آرام آرام جمع شود بی آنکه هرگز محاسبه ایی در مجموع آن داشته باشید و حتی در شرایط سخت نیز نباید از آن استفاده کنید.
در واقع صفر مالی به عنوان جهش در شرایط شغلی برای شما بکار می آید. شاید گاهی اوقات فرصتهای بسیار خوبی برایتان پیش آمده که با خود گفته اید ای کاش پول داشتم یا اگر پول داشتم میتوانستم این مورد را مفت بخرم. مثلا خرید تکه زمینی که بدرد کسی نمی خورد اما برای شما مفید است و می توان با قیمت یک پنجم بازار آن را بخرید یا خرید دستگاهی که صاحب آن به هر دلیی نمی تواند یا نمی خواهد از آن استفاده کند و مشتری مناسبی برای آن نیست اما بدرد کار شما میخورد و می توانید نصف قیمت یا پایین تر آن را خریداری کنید.
در واقع صفر مالی برای تفریح و خرید مبلمان و خودروی لوکس و مایحتاج نیست بلکه برای شرایطی است که بطور ناگهانی شما را صدها قدم به جلو پرتاب می کند. هرگز فکر در میزان و اندازه صفر مالی نداشته باشید و فقط بصورت خرد خرد به جمع کردن آن ادامه دهید.
هرگاه صفر مالی را با شرایطی که گفته شد صرف کردید بلافاصله با اولین درآمد آن را سر جای خود باز گردانید و روند جمع آوری آن را ادامه دهید و فراموش نکنید که صفر مالی یا قلک بحثی کاملا جدا از پس انداز شغلی و پس انداز شخصی می باشد. همانگونه که ملاحظه می کنید خلاصه مطالب این بخش در تصویر زیر آمده است

******************

نکته دوم٬ روابط عمومی مناسب:

همانگونه که در مرحله آزمایش میزان سرمایه گذاری بسیار اهمت دارد در مقابل نحوه برخورد شما با مخاطبین خود نیز خیلی مهم است. نکته کلید این است که هیچ گاه با هیچ فردی در زندگی خود رفتار بدی نداشته باشید. تجربه به من نشان داده که بالاخره روزی زمانه سروکار ما انسان ها به هم خواهد افتاد گاهی به افرادی به دشمنی برخورد کردیم و می بینیم چقدر موقعیت آن فرد با گذر زمان تغییر کرده و هم اکنون ما محتاج وی شده ایم و یا برعکس در زمانی فردی به شما برخورد خوب یا بدی داشته و در گذر زمان دوباره به هم رسیده اید. در هر حالت اطمینان داشته باشید احتمال اینکه با آدمهای اطرافتان دوباره روبرو شوید بسیار زیاد است. حال با توجه به اینکه در عرصه تجارت ما نیاز بیشتری به روابط عمومی داریم باید سعی کنیم ارتباطات خودمان را منطقی تر و دوستانه تر پیش ببریم. شما در محیط شغلی خود باید با چهار گروه ارتباط خیلی مناسبی داشته باشید.
گروه کارمندان: سعی کنید نه با کارمندان خود خیلی نزدیک شوید نه اینکه از آنها فاصله زیادی داشته باشید و همیشه تلاش کنید که اخلاق خوب و محترمانه با آنها داشته باشید و یک الگوی مناسب برایشان باشید. در بخشهای دیگر آموزش های اینجانب در دوره های دسترسی توضیحات جالب تری در خصوص چارت سازمانی برایتان خواهم داد.
گروه مشتریان: از مشتریان خود آرشیو بسازید و با هرنوع مشتری خوب برخورد کنید و بدانید که حتی مشتریان بد اخلاق روزی به اخلاق خوب شما پی خواهند برد و سعی کنید به نحوی رفتار کنید که هر مشتری برای شما یک بازاریاب شود و مشتریان دیگری را به سوی شما بیاورد
گروه همکاران: رفتارتان با تمام رقبایتان خوب باشد. می توانید از سیاستهای تبلیغاتی در پیشبرد اهدافتان استفاده کنید و اما سعی کنید هرگز دشمنی و جنگ با همکاران خود نداشته باشید و چنانچه مشتریان٬ شما را وارد جنگ با آنان می کنند و بدگویی از همکارانتان می کنند بطور کامل از همکار خود دفاع کنید.
گروه خانواده: هرگز بخاطر فشار کاری با خانواده خود بد رفتاری نکنید٬ رفتار شغلی را وارد محیط خانواده نکنید همانگونه که ارتباطات خانوادگی را هرگز نباید وارد محیط کار خود کنید. همانگونه که از مشکلات خانوادگی خود نباید در محیط کار صحبت کنید به همانگونه نیز هرگز از مشکلات کارتان و نگرانی هایتان در خانه صحبت نکنید. وقتی وارد محیط خانه می شوید فردی شاداب و دوست داشتنی تر از محیط کار شوید و همه را به شور و شوق بیاورید.

******************

مرحله دوم٬ دوران باور: Believe in trade

دوران باور دورانی است که باید هرچه سریع به فکر تبلیغات و ساختن مشتری وفادار بود. ما متوچه شدیم که در مرحله آزمایش یا اوایل تجارت خود باید برنامه ریزی مالی و سرمایه گذاری صحیح را انجام دهیم و تلاش کنیم در بخش روابط عمومی همانگونه که توضیح داده شد عمل کنیم. در مرحله آزمایش هرگز نباید تبلیغات انجام داد چراکه مجموعه تجاری شما هنوز آماده نیست و باید اجازه دهیم اندکی از راه اندازی تجارت بگذرد ٬ چنانچه در این دوران تبلیغات را انجام دهیم احتمال عدم کنترل و شکست زیاد است و همچنین امکان دارد آنچه در تبلیغات اعلام می کنیم به واقع همان چیزی نباشد که ارائه می دهیم . ما با به دست آوردن کنترل تجارت خود باید باید کم کم تبلیغات را شروع کرد و از مشتریان خود گروه وفادار بسازیم. بنابراین توصیه می شود که روش شناخت مشتری قبل از اینکه به او فروش کنیم را بشناسیم. این مبحث در شناخت دوم یعنی مشتری کجاست توضیح داده خواهد شد.

مرحله سوم٬ دوران مدیریت: Management in business

و آخرین مرحله از تجارت مرحله مدیریت٬ حفظ شغل و رسیدن به برند می باشد که در دورهای دسترسی این مجموعه بطور کامل در مورد آن توضیح داده خواهد شد. چنانچه تجارتی در حال موفقیت هست باید همگام با موفق یا موفق تر شدن٬ خودش را به سبک مدیریت شایسته پیشرفت دهد. در این زمان هر فردی که در سیستم اخلال ایجاد می کند و یا مانع پیشرفت به شکل اتوماسیون است را باید از حذف کرد و  با اصول و روش صحیح تجارت پیش رفت. در این دوران مدیریت زمان همراه با دیگر مدیریت های فردی از اهمیت بسیاری برخوردار است. این قسمت را از تجارت را رشد عرضی می گویند. ایجاد تیم و هماهنگی و پیوستگی بین مدیران و کارکنان به شیوه مدرن بسیار اهمیت دارد. تام برندهای بزرگ دنیا با همین روشهای ساده مدیریتی به شهرت رسیده اند٬ بنابراین هرگز فکر نکنید که نمی توانید به یک برند بزرگ جهانی تبدیل شوید بلکه فقط لازم از از حالت سنتی و تکراری خود خارج شوید.

******************

شناخت دوم : مشتری کجاست

مشتریان بطور کلی به دو دسته تقسیم می شوند : مشتریان بالقوه و مشتریان بالفعل که در ادامه به تعاریف و نحوه برخورد به آنها در بخش انواع مشتری می پردازیم. چنانچه شما آگاهی کامل از وضعیت روحی و برخورد مشتری داشته باشید می توانید با تمرکز و موفقیت بیشتری به فروش خود دست یابید.

شناخت سوم : مفهوم تبلیغات

سومین شناخت در تجارت نحوه صحیح تبلیغات می باشد. البته در نظر باید داشته باشید که تبلیغات ایجاد فروش نمی کند بلکه ایجاد اعتبار می کند و این اعتبار است که باعث می شود شما فروشتان بالاتر برود لذا هرگز برای اینکه فروش کنید اقدام به تبلیغ نکنید بلکه قدرت خدمات خودتان به مشتری را به نمایش بگذارید. تبلیغات هرگز برای شما نیست بلکه برای مشتریست٬ بنابراین باید فرمول دقیق تبلیغات را بخوبی بدانید تا نه تنها از نحوه برنامه ریزی آن اطلاع حاصل کنید بلکه از انواع تبلیغات نیز اطلاعات کامل بدست بیاورید. در دوره آموزشی Commerecial Technique به طور کامل نحوه ایجاد تبلیغات و انواع آن توضیح داده شده است.

ارائه دهنده و محقق : شهرام ترقی
امتیاز کلیه آموزشهای این صفحه متعلق به شهرام حمامی ترقی
و تحت قوانین کپی رایت می باشد.

پیشنهاد: برای بخش بعدی اینجا را کلیک کنید

برچسب ها:
درج دیدگاه