شهرام ترقی

محقق در زمینه کسب و کار

مولف و نویسنده

مدرس علوم تجارت

تحلیلگر زبان بدن و چهره خوانی

ارائه دهنده پروژه کسب و کار

0

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

شهرام ترقی

محقق در زمینه کسب و کار

مولف و نویسنده

مدرس علوم تجارت

تحلیلگر زبان بدن و چهره خوانی

ارائه دهنده پروژه کسب و کار

نوشته های بلاگ

پول و دوستی با هم نمی ارزد

پول و دوستی با هم نمی ارزد

یک راه حاضر آماده برای از دست دادن دوستانتان، پول قرض دادن به آنها است. راه حاضر آماده ی دیگر پول قرض ندادن به آنهاست. “جرج جین ناتان” می­گوید؛ کاملاً مشخص است که پول و دوستان را نمی­توان با هم داشت. نمی­دانم چقدر در دوستیتان صمیمی هستید، اما وقتی صحبت پول می­رسد، دوستی­ها همیشه کنار رفته و نفس انسان ها جلو می آید.

زمانی که در مورد پول یا مسائل مالی صحبت می­کنید، هیچگاه خوب تمام نمی­شود.

صدها بار در زندگی با این مسئله روبه رو شده ایم. دو مرد محترم و دو دوست صمیمی چطور از برادران خونی به دشمنان خونی تبدیل می شوند. چرا؟ چون یکی از آنها پولی داشته است که متعلق به دیگری بوده است، حال ممکن است این پول قرض یا سود یک معامله بوده باشد. حتی اگر سالیان سال هم با هم دوست بوده باشید، اگر یکی از طرفین احساس کند که معامله ی بدی با او می شود، این دوستی به کلی فراموش و نابود خواهد شد.

در اینجا به دو اتفاق که می تواند یک دوستی را بر هم زند اشاره می کنیم.

اتفاق اول:  شما به دوستتان پول قرض می دهید

بله، سریعترین راه برای از دست دادن یک دوست این است که به او پول قرض بدهید. مردم به ندرت روی حرفشان می ایستند و به حرفشان عمل می کنند. ما به طبیعت و سرشت برخی انسان ها ایمان نداریم و به همین دلیل بر طبق همین باور زندگی می کنیم. حتی در بین انسانهای عاقل و دانا نیز به ندرت به کسی اعتماد می کنیم.

به همین دلیل باید یاد گرفت که قرض دادن پول به یک دوست یکی از دو نتیجه زیر را در بر خواهد داشت:

نتیجه ۱:  متوجه خواهید شد که آن پول را به او هدیه داده اید نه قرض، چون می بینید که قصد برگرداندن این قرض را ندارد و شما هم قصد ندارید که به زور آن پول را پس بگیرید.

نتیجه ۲:  شما پولتان را از آن دوست پس می­گیرید و آن دوست را از دست می­دهید، چون درگیر و دار دعواها و مشاجره ها سر پس گرفتن پول ممکن است توهین­های زیادی هم به او کرده باشید. در این حالت شما پولتان را به دست آورده اید، اما دوستی را از دست داده اید که حتی نمی داند چرا شما از دستش ناراحت هستید. از طرف دیگر این همان دوستی است که قول و قرارهای خود را فراموش کرده است، حالا بگویید ارزش واقعی این دوست چقدر است؟

چگونه جـواب منـفی بـدهیم؟ اگـر شمـا هم از آن دستـه افرادی هستید که نمی­توانید این خصوصیت دلرحمی را از خود دور کرده و عادت کرده اید به همه آدم ها کمک کنید، در اینجا چند توصیه برایتان داریم:

  • هر میزان پولی که قرض می­دهید را به منزله پولی که از دست می­دهید بدانید. آن را به حسابسادگی خودتان بگذارید. به خاطر همین بیش از اندازه به کسی پول قرض ندهید.
  • وثیقه بگیرید. ممکن است در ابتدا از این کار سر باز زند، اما شما هم بدون دریافت وثیقه هیچ پولی کف دست او نگذارید. چیزی با ارزشی بیش از پولی که قرض داده اید از او طلب کنید چون در غیر این صورت ممکن است پولتان را پس ندهد.
  • از همان روز اول برنامه ای برای پس دادن پول تنظیم کنید. آن را روی صفحه ای کاغذ نوشته و آن فرد را مجبور کنید هر ماه طبق آن برنامه پول را به شما پس بدهد.
  • تا زمانی که همه ی پول خود را پس نگرفته اید، پول بیشتری به او قرض ندهید.

اتفاق دوم:  با دوستتان کاری را شروع می کنید، با بهترین دوستتان وارد کاری می شوید. در ابتدا همه چیز خوب پیش می رود. ممکن است در آن کار موفق شوید یا اینکه شکست بخورید. در هر دو حالت مشکلات آغاز خواهد شد. هر کدام از شما ممکن است این پیروزی را نتیجه ی اعمال خودتان بدانید و شکست را تقصیر دیگری بیندازید.

در این دو حالت یا پول وارد جیبتان می شود یا پولتان را از دست می­دهید. اینجاست که بیشتر فکر حساب بانکیتان هستید تا دوستیتان.

حتی ممکن است مشکلاتی که وقتی در کار موفق می شوید ایجاد می شود بسیار بیشتر از زمانی باشد که شکست می خورید. چون آنجاست که دعواها و مشاجرات سر پول شروع می شود و هر کدام طلب پول بیشتری می کنند. وقتی پول وسط باشد، هر کسی خود را به هر زحمتی می اندازد تا به آن برسد، حتی ممکن است خیلی چیزها را سر راه خود نابود کند، مثل دوستی هایش.

وقتی در آن کار شکست می خورید و وضعیت کاملاً مشخص است. اینجا هر کسی تقصیر را گردن آن دیگری می اندازد و پول از دست رفته ی خود را از او طلب می­کند.

اینجا هم توصیه هایی برای شما داریم:

  • از همان روز اول بدانید که دوستی خود را از دست خواهید داد. به هر نحوی چیزی اتفاق خواهد افتاد که مشکلاتی برای دوستیتان پیش خواهد آمد. ممکن است زنها، مردها و دوست هایتان باعث و بانی این مشکلات شوند. بارها دیده شده است که دو دوست برای سالیان متمادی با هم کار می کنند. همه چیز به خوبی پیش می رود تا زمانی که هر دو ازدواج می کنند، زنهایشان از یکدیگر متنفر می شوند و شروع می کنند در گوش شوهرهایشان زمزمه کردن تا اینکه کار موفق این دو دوست کاملاً برهم می خورد.
  • همه چیز را باید قبل از شروع کار امضاء کنید. چون هر آن ممکن است افراد زیر قول خود بزنند. وقتی هنوز کار را به طور رسمی آغاز نکرده اید، همه، هر چیزی را امضا خواهند کرد. اما وقتی که در آن کار کمی پول در آمد، همه فقط فکر منافع خود خواهند بود.
  • فرضیه سازی نکنید. همیشه مشخص کنید که چه کسی چه کاری انجام دهد و هر کس چه مسئولیتی دارد.
  • اگر کسی که می خواهید با او کار را آغاز کنید دوستتان است اما بسیار با سیاست و دانا است، اصلاً و ابداً فکر جلو زدن از او به مخیله تان خطور نکند. سعی کنید فقط کار خودتان را انجام دهید و با سایر مسائل کاری نداشته باشید. به نفعتان است.

مثل یک مرد بگویید “نه” !

دوستی می خواهد که به او پول قرض بدهید یا با او کاری را شروع کنید. به او بگویید “من تو را بیش از اینکه این کار را بکنم دوست دارم.” او به شما خواهد خندید، شما هم همینطور. او را به یک نوشیدنی دعوت کرده و صحبت را عوض کنید و امیدوار باشید که او این فکر را فراموش کند.

 

آینده را ببینید قدرت نه گفتن یا آری گفتن برای شما آسان می شود

نویسنده“: شهرام ترقی

برچسب ها:
درج دیدگاه