درس گرفتن از شکست ها!!!
مشکل اصلی این است که بیشتر مردم وقتی به مانع سختی در کار بر میخورند، فقط شکست را در نظر میآورند و به این ترتیب مغلوب میشوند. هنگامی که انسان موفق بر زمین میافتد، فوراً بر میخیزد، از شکست خود درس میگیرد، ضربه را از یاد میبرد و به سمت جایگاهی بلندتر حرکت میکند.
اگر زندگی مشاهیر بزرگ دنیا را از نظر بگذرانید، متوجه میشوید کسانی که به موقعیت های بزرگ دست یافتهاند، زیر فشار ضربات شکست، استخوانی خرد کردهاند. هر که در این حد از موقعیت قرار گرفته باشد، با مخالفتها، نا امیدیها، موانع و بدبیاریهای فراوانی رو در رو بوده است.
شرح احوال و ماجرای زندگی انسان های بزرگ را به قلم خود آنها بخوانید تا بار دیگر دریابید که چگونه هر یک از این افراد بارها و بارها توانستند در برابر موانع و مشکلات سر خم نکنند.
کار دیگری هم میتوانید بکنید. از دوستان و آشنایان یا هر کسی که به نظر شما واقعاً در زندگی موفق است، اطلاع پیدا کنید. وقتی همه چیز را درباره او فهمیدید، متوجه میشوید که بر دشواریها و موانع بزرگ فایق آمده است.
امکان ندارد بدون وجود مخالفت، مشقت و موانع به موقعیت های بزرگ دست پیدا کنیم. ولی امکان آن وجود دارد که از موانع برای پیشبرد اهداف خود استفاده کنیم. هنگامی که از مسال های ضربه میبینیم، غالباً چنان در آغاز دچار احساسات میشویم که نمیتوانیم از آن تجربهای بیندوزیم. ما میتوانیم شکست ها را به پیروزی تبدیل کنیم. یعنی درسی بگیریم، آن را به کار ببندیم و بعد به شکستی که پشت سر گذاشتهایم نگاه کنیم و لبخند بزنیم. از هم اکنون تصمیم بگیرید از هر مانعی که در سر راهتان سبز میشود، چیزی به غنیمت بگیرید. بار دیگری که در محیط کار یا منزل با مشکلی روبهرو میشوید، بر اعصابتان مسلط شوید و بکوشید علت آن را پیدا کنید. از این راه میتوانید جلوی اشتباههای مجدد را بگیرید. ضربه خوردن؛ تجربه با ارزشی است، در صورتی که بتوانیم از آن درسی بگیریم. ما انسان ها موجودات عجیب و غریبی هستیم، خیلی سریع برای پیروزیهای خود اعتباری تمام عیار قائل میشویم. هر وقت به موقعیتی میرسیم، میخواهیم همه عالم و آدم را خبر کنیم. طبیعتاً دوست داریم همه ما را به یکدیگر نشان دهند و بگویند: «او را میبینی؟ چنین و چنان کرده است.»
با وجود این، عادت داریم به همان سرعت دیگر افراد را به خاطر بروز هر مانع کوچکی مقصر بدانیم. وقتی فروش کم میشود، فروشندهها به طور طبیعی تقصیر را گردن مشتریها میاندازند. وقتی کارها از دور خارج میشود، مدیران اجرایی به طور طبیعی کارمندان یا دیگر مدیران را سرزنش میکنند.
بعید نیست در این دنیای دیوانه کسانی بخواهند به ما ضربه بزنند، ولی در بیشتر موارد، خودمان باعث سقوط خود میشویم. شکست های ما در اثر بیکفایتی فردی یا اشتباههای خودمان است.
واقعگرا باشید. خودتان را در یک لوله آزمایش بگذارید و از دید یک شخص ثالث و بی طرف به خودتان نگاه کنید. ببینید آیا دارای ضعفی هستید که پیش از این، هرگز متوجه آن نشدهاید؟ اگر ضعفی دارید، برای اصلاح آن دست به کار شوید. بیشتر مردم آنقدر به خودشان عادت میکنند که توانایی دیدن راه های اصلاح نفس را از دست میدهند.
خود را مورد نقد و ارزیابی قرار دادن تأثیر سازندهای دارد. به انسان کمک میکند که کارایی و قدرتی را که لازمه موقعیت است، به دست آورد. مقصر دانستن دیگران تأثیری ویرانگر دارد. از اثبات کردن اینکه دیگری دارد اشتباه میکند، مطلقاً هیچ سودی عایدتان نمیشود. به گونهای سازنده خود را مورد نقد و ارزیابی قرار دهید.
از ناتوانایی ها و بیکفایتی های خود فرار نکنید. معیارهای بالاتری را در نـظر بگـیرید و مانند افراد موفق، کاستیها و ضعفهای خود را جستوجو و سپس آنها را اصلاح کنید. در حقیقت، عامل اصلی موفقیت انجام همین کارهاست. البته غرض از یافتن عیوب آن نیست که به این گونه افکار میدان دهید، برعکس، به خطاهای خود از این دید بنگرید: «این هم راه دیگری است که میتواند از من یک پرنده بزرگ بسازد.» آلبرت هویارد میگفت: «یک انسان شکستخورده کسی است که با وجود اشتباههای احمقانهای که مرتکب شده است، نمیتواند تجربهای بیندوزد.» بیشتر، شکست های خود را ناشی از بدشانسی میدانیم. میگوییم: «رسم روزگار است دیگر، کاری نمیشود کرد.» ولی دست نگه دارید و یک لحظه بیندیشید. رسم روزگار آن قدرها هم بیحساب و کتاب نیست و به دلایل نامعلوم، نتایج معلومی را موجب نمیشود.
اعتقاد به رسم روزگار، هیچ تجربهای در پی ندارد و آمادگی بیشتری برای رویارویی با مشکلی که قبلاً در شرایط مشابه داشتیم، به ما نمیدهد. مربی فوتبال که پس از شکست تیمش در مسابقه روز شنبه میگوید: «خوب بچهها، این هم یه رسم روزگار دیگه» کمکی به تیم خود برای پرهیز از اشتباه های مشابه در مسابقه شنبه آینده نمیکند.
به جای مقصر دانستن بخت و اقبال، موانع را بررسی کنید. هرگاه مغلوب شدید، درس بگیرید. بسیاری از افراد خسته و رنجور از زندگی، محرومیت خود را با عبارات بخت بد، بخت شوم و بخت شور، توصیف میکنند.
این مردم هنوز مانند کودکان فکر میکنند، خام هستند و بدون داشتن هیچ درکی از شرایط خود، عاجز از دیدن فرصت هایی هستند که آنها را بزرگ تر، قوی تر و متکی به نفستر میکند. دیگر اقبال خود را محکوم نکنید. مقصر دانستن آن، هیچ انسانی را به هدف خود نرسانده است.
مشکل اصلی این است که بیشتر مردم وقتی به مانع سختی در کار بر میخورند، فقط شکست را در نظر میآورند و به این ترتیب مغلوب میشوند. وقتی یقین پیدا میکنید که راهی هست، به طور خودکار انرژی منفی را (کنار بکشیم، برگردیم عقب) تبدیل به انرژی مثبت میکنید (ادامه بدهیم، جلو برویم.) تنها زمانی یک مسأله یا یک مشکل غیر قابل حل میشود که فکر کنید غیر قابل حل است. با ایمان داشتن به امکان وجود راه حلی برای مشکلات، راهحلها را جذب میکنید. به خودتان حتی اجازه صحبت یا فکر درباره ناممکن بودن راهحلها را ندهید. وقتی به مانعی بر میخورید، لازم نیست کل برنامه را زیر سؤال ببرید. بهتر است عقب گرد کنید و به تجدید قوا بپردازید. کارهای ساده و جذابی را امتحان کنید، مانند نواختن ساز یا پیاده روی یا چرتی کوتاه. بدینترتیب، وقتی دوباره با آن مانع روبهرو میشوید، خودبهخود، راهحل آن هم به سراغتان میآید. در موقعیت های حساس دیدن جنبههای مثبت و خوب نیز میتواند موقعیت آفرین باشد. در پایان به یاد داشته باشید که همیشه همان چیزی به سراغتان میآید که انتظار دیدنش را دارید. طرف مثبت را ببینید تا بر شکست غلبه کنید. اگر ذهنیتی روشن نسبت به مسائل پیدا کنید، همه عوامل به سود شما وارد عمل خواهند شد. اگر همواره فکر شکست را در ذهن میپرورانید، مصراً از شما میخواهم خود را از شر این فکر موذی نجات دهید؛ چون فکر شکست، شکست میآورد. از این پس به خود بگویید: «من مغلوب شکست نخواهم شد.»
نباید از مشکل ترسید، باید به خود بقبولانید و تلقین کنید که خدا با شماست و به کمک او موفق خواهید شد، هر مشکلی را از سر راه بردارید. در مقابل مشکلات مقاومت کنید و کاری برای از بین بردن آنها انجام دهید. شما با تکیه به ایمان میتوانید در هر کاری موفق شوید، ایمان به خدا و ایمان به خودتان، ایمان بالاترین سلاحی است که به آن نیاز دارید با سلاحی کافی و حتی بیش از رفع نیاز. ایمان موجب پایداری، قوت و استقامت میشود. در ایمان پویایی و قدرتی وجود دارد که به هنگام بروز مشکلات، انسان را مقاوم نگاه میدارد.
اگر نگرش شما این باشد که «من با توکل به پروردگار به هر کار توانا هستم» در آن صورت نگرش جدیدی را به ذهن منتقل میکنید. روی اعتقادات مثبت مرتباً تأکید بگذارید و ببینید چگونه باورتان خواهد شد که میتوانید راهحلی برای مشکلات خود پیدا کنید.
در پایان ۵ راهنمایی را که کمک میکند، شکست ها را به پیروزی تبدیل کنید:
۱– از شکست ها به گونهای برداشت کنید و درس بیاموزید که راه را برای موفقیت شما هموار سازد. هنگامی که با شکست مواجه شدید علت آن را ریشهیابی کنید، سپس بر آن شوید که به وقت دیگر پیروزی به دست آورید.
۲- شهامت آن را داشته باشید که از خودتان انتقاد در جهت سازندگی به عمل آورید. نکات ضعف و اشتباههای خود را بررسی و سپس آنها را تصحیح کنید.
۳- شاکی بودن و از بخت بد نالیدن را متوقف کنید. علل هر پس ماندگی و توقف را جویا شوید و موجب اشتباه را پیدا کنید. یادتان باشد، گناه کارها را به گردن بخت انداختن، هیچ کسبه منزل مقصود، رهنمون نشده است.
۴- پشتکار و پایداری را با آزمایش درهم آمیزید. در راستای هدفتان حرکت کنید. اما هیچ وقت سرتان را به سنگ نکوبید و اظهار پشیمانی نکنید، سعی کنید به آزمایشهای دیگری دست بزنید.
۵- به خاطر داشته باشید، در هر موقعیتی یک طرف خوب و زاویه موفقیت وجود دارد. آن را پیدا کنید، سپس با بررسی آن، نومیدی را از فضای اندیشه خود خارج سازید.
مولف: شهرام حمامی ترقی
آلبوم تمبرهای یادگاری من جلد سه فقط برای مدیران
فهرست