شهرام ترقی

محقق در زمینه کسب و کار

مولف و نویسنده

مدرس علوم تجارت

تحلیلگر زبان بدن و چهره خوانی

ارائه دهنده پروژه کسب و کار

0

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

شهرام ترقی

محقق در زمینه کسب و کار

مولف و نویسنده

مدرس علوم تجارت

تحلیلگر زبان بدن و چهره خوانی

ارائه دهنده پروژه کسب و کار

آلبوم شش : حکایتهای مدیریتی

فروردین ۲۷, ۱۴۰۱ حکایت بیست و سوم (توهم)
آلبوم شش : حکایتهای مدیریتی

این داستان رو شخصی تعریف کرده و قسم می­خورد که واقعیه؛ دوستم تعریف می­کرد که یک شب موقع برگشتن از ده…

فروردین ۲۷, ۱۴۰۱ حکایت بیست و چهارم (بهترین دوست)
آلبوم شش : حکایتهای مدیریتی

روزی عارف پیری با مریدانش از کنار قصر پادشاه گذر می­کرد. شاه که در ایوان کاخش مشغول به تماشا بـود،…

فروردین ۲۷, ۱۴۰۱ حکایت بیست و پنجم (شیوانا و پیرمرد ضعیف)
آلبوم شش : حکایتهای مدیریتی

زن و دختر جوانی، پیرمردی خسته و افسرده را کشان کشان نزد شیوانا آوردند (در تاریخ مشرق زمین شیوانا کشاورزی…

فروردین ۲۷, ۱۴۰۱ حکایت بیست و ششم (شیوانا و پسر فقیر)
آلبوم شش : حکایتهای مدیریتی

شیوانا از مقابل مدرسه‌ای عبور می‌کرد. پسر جوانی را دید که غمگین و افسرده بیرون مدرسه به درختی تکیه کرده…

فروردین ۲۷, ۱۴۰۱ حکایت بیست و هفتم (پیرزن فقیر)
آلبوم شش : حکایتهای مدیریتی

روزی در یک قصابی پیرزنی آمد داخل و گوشه ­ای ایستاد، یک آقای خوش تیپی هم آمد و گفت: ابرام…

فروردین ۲۷, ۱۴۰۱ حکایت بیست و هشتم (فن جودو)
آلبوم شش : حکایتهای مدیریتی

کودکی ده ساله که دست چپش در یک حادثه رانندگی از بازو قطع شده بود، برای تعلیم فنون رزمی جودو…

فروردین ۲۷, ۱۴۰۱ حکایت بیست و نهم (آهنگر از کار افتاده)
آلبوم شش : حکایتهای مدیریتی

شیوانا جعبه­ ای بزرگ پر از مواد غذایی و سکه و طلا را به خانه زنی با چندین بچه قد…

فروردین ۲۷, ۱۴۰۱ حکایت سی­ام  (چشمان بی عیب)
آلبوم شش : حکایتهای مدیریتی

مادرم یک چشم نداشت. در کودکی براثر حادثه یک چشمش را ازدست داده بود. من کلاس سوم دبستان بودم و…