شهرام ترقی

محقق در زمینه کسب و کار

مولف و نویسنده

مدرس علوم تجارت

تحلیلگر زبان بدن و چهره خوانی

ارائه دهنده پروژه کسب و کار

0

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

شهرام ترقی

محقق در زمینه کسب و کار

مولف و نویسنده

مدرس علوم تجارت

تحلیلگر زبان بدن و چهره خوانی

ارائه دهنده پروژه کسب و کار

آلبوم شش : حکایتهای مدیریتی

فروردین ۲۸, ۱۴۰۱ حکایت سی و یکم (قلب کرگدن)
آلبوم شش : حکایتهای مدیریتی

کرگدن جوان، تنهایی توی جنگل می رفت… دم جنبانکی که همان اطراف پرواز می کرد، او را دید و از…

فروردین ۲۸, ۱۴۰۱ حکایت سی و دوم (فروش بهشت)
آلبوم شش : حکایتهای مدیریتی

هـر وقت دلـش می­گـرفت به کنـار رودخـانه مـی­آمد. در ساحل می­نشست و به آب نگاه می کرد… پاکی و طراوت…

فروردین ۲۸, ۱۴۰۱ حکایت سی و سوم (در انتظار دندان)
آلبوم شش : حکایتهای مدیریتی

در یک شب سرد زمستانی یک زوج سالمند وارد رستوران بزرگی شدند. آنها در میان زوجهای جوانی که در آنجا…

فروردین ۲۸, ۱۴۰۱ حکایت سی و چهارم (داستان یک قهرمان)
آلبوم شش : حکایتهای مدیریتی

در سال ۱۹۶۸ مسابقات المپیک در شهر مکزیکوسیتی برگزار شد. در آن سال مسابقه­ ی دوی ماراتن، یکی از شگفت…

فروردین ۲۸, ۱۴۰۱ حکایت سی و پنجم  (مرد روستایی و الاغهای گمشده)
آلبوم شش : حکایتهای مدیریتی

می­گویند مردی روستایی با چند الاغش وارد شهر شد. هنگامی که کارش تمام شد و خواست به روستا بازگردد، الاغها…

فروردین ۲۸, ۱۴۰۱ حکایت سی و شش (سادگی و قبول ضرر)
آلبوم شش : حکایتهای مدیریتی

همین چند روز پیش، «یولیا واسیلی ‌‌‌‌اِونا » پرستار بچه‌‌‌هایم را به اتاقم دعوت کردم تا با او تسویه حساب…

فروردین ۲۸, ۱۴۰۱ حکایت سی و هفتم (سفر حج)
آلبوم شش : حکایتهای مدیریتی

آورده اند که روزى یکى از بزرگان به سفر حج مى­رفت . نامش عبدالجبار بود و هزار دینار طلا در…

فروردین ۲۸, ۱۴۰۱ حکایت سی و هشتم (منم استیو)
آلبوم شش : حکایتهای مدیریتی

اولین داستان مربوط به ارتباط اتفاقات به ظاهر بی ربط زندگی است. من بعد از شش ماه از شروع دانشگاه…