بررسی ارتباط بین خدمت به مشتری
بررسی ارتباط بین خدمت به مشتری،
بهبود خدمات و رفتار شکایت مصرف کنندگان
خـدمت بـه مشـتری از عـوامـل کـلیدی تأثیرگـذار بر انتخاب خردهفروشان و ارایه دهـندگان خـدمات توسـط مـصرف کنـندگان میباشد. از سوی دیگر خدمات ناکامل و ناقص حتی در سازمان هایی که مشتری مداری به بهترین شکل حاکم است، امری غیر قابل اجتناب میباشد. هدف از این مطالعه، بررسی عواملی است که باعث نارضایتی مصرف کنندگان شده و در نتیجه انواع استراتژی هایی که آنها هنگام مواجه با خدمات ناقص و نامطلوب به کار می برند.
برخی از مصرف کنندگان هنگامی که خدمات نامطلوب دریافت میکنند، هیچ عکسالعملی نشان نمیدهند، در حالیکه بعضی دیگر شروع به گسترش تبلیغات منفی راجع به سازمان مورد نظر می کنند. از این مطالعه میتوان نتیجه گرفت که خرده فروشان و ارایه دهندگان خدمات میتوانند فرایند اعتراض را به عنوان فـرصـتی بـرای استحکام و تقویت ارتباط خود با مشتریان در نظر بگیرند و سیاست ها و رویههای سازمان خود را در جهت حداکثر سازی رضایت مشتریان قرار دهند و یا حتی کارکنان خود را طوری آموزش دهند که سیاست های مذکور مؤثرتر اجرا شوند. در نهایت سازمان ها باید به این نکته توجه کنند که هزینه نگه داری مشتریان نـاراضی در اکـثر مـواقع بسـیار بیـشتر از هزینه جبران خسارت و شکایت آنها میباشد.
خدمت به مشتری از عوامل کلیدی مؤثر بر انتخاب خرده فروشان و ارایه دهندگان خدمات توسط مصرف کنندگان میباشد. به طور مثال، بسیاری از افراد خرید کردن در فروشگاههای مشخص، انجام عملیات بانکی در یک نهاد مالی مشخص، اسکان در یک هتل ویژه، سفارش غذا در یک رستوران مشخص و تحویل البسه به خشک شویی مشخص را بر اساس سطح خدمت رسانی به مشتری توسط آنها، انتخاب میکنند.
این جنبه از خدمت به مشتری شامل فاکتورهایی از قبیل سطح پاسخگویی، رفاقت، قابل اعتمادی و سرعت کارکنان میباشد. عامل دیگری که بر انتخاب خرده فروشان توسط مشتریان تأثیر میگذارد، روشی است که فروشندگان به اعتراضات مشتریان پاسخ میدهند.
اغلب اوقات مصرف کنندگان انتخابهایشان را نه فقط بر اساس خدمت ارایه شده در زمان فروش بلکه بر اساس انتظارات آنها از دریافت خدمات زمان بروز مشکل، انجام میدهند. برای مثال، بسیاری از خریداران اتومبیل یک نمایندگی فروش مشخصی را انتخاب میکنند زیرا به سرعت، اعتماد و ادب مشهور است. همچنین بسیاری از مـصرف کنندگـان از فروشـگاههای خـرده فروشی مشخصی خرید میکنند، زیرا آنها میدانند که اگر برایشان در ارتباط با محصولات مشکلی ایجاد شود، فروشنده بدون هیچ چون و چرایی محصول را تعویض کرده و یا پول را پس میدهد.
این جنبه از خدمت به مشتری برای سودآوری بلند مدت سازمان بسیار مهم و کلیدی میباشد. مؤسساتی که معروف میشوند جبران و حل مشکلات و رسیدگی به اعتراضات مشتریان احتمالا مشتریان وفادار بیشتری خواهند داشت و سهم بازارشان نیز افزایش مییابد، برعکس مؤسساتی که کمتر مایل و راغب به جبران اعتراض مشتریان باشد، کم کم بسیاری از مشتریانش را از دست میدهد. خرده فروشان و خدمت دهندگان باید تلاش کنند فضایی ایجاد کنند تا مشتریان ترغیب شوند به جبران خسارت. در عین حال مشتریان ناراضی که به دنبال جبران خسارت هستند، انتظار پرداخت منصفانه و رفتار توام با مهربانی و ادب و احترام دارند.
مشتریانی که این گونه رفتارها را دریافت میکنند و درک میکنند که با عدالت با آنها رفتار شده است، با احتمال بیشتری به فروشنده رجوع کرده و شروع به نشر تبلیغات شفاهی مثبت و حسن نیت راجع به فروشنده میکنند، در مقابل معترضانی که عدالت لازم را درک نکردهاند بعید است که دوباره به فروشنده رجوع کنند و ممکن است به کارهایی از قبیل تبلیغات شفاهی منفی و هشدار به دیگران برای خرید نکردن از فروشنده مورد نظر دست زنند. تحقیقات پیشین نشان میدهد که نارضایتی اولیه منجر به نوعی ارزیابی شناختی میشود که انواع استراتژی های کاربردی مشتریان را مشخص میکند: بی حرکتی و انجام ندادن کاری، اعتراض و تبلیغات شفاهی منفی، که ممکن است منجر به فرصتی برای بهبود خدمات شود. مشتریان تلاشهای انجام شده در جهت بهبود خدمات را ارزیابی کرده و بر اساس آن قضاوت میکنند و در نهایت به نتایج رفتاری مانند وفاداری، تبلیغات مثبت و … میشود.