بینوایی هر روز در بازار گدایی میکرد و مردم حماقت او را دست می انداختند. دو سکه به او نشان…
محقق در زمینه کسب و کار
مولف و نویسنده
مدرس علوم تجارت
تحلیلگر زبان بدن و چهره خوانی
ارائه دهنده پروژه کسب و کار
محقق در زمینه کسب و کار
مولف و نویسنده
مدرس علوم تجارت
تحلیلگر زبان بدن و چهره خوانی
ارائه دهنده پروژه کسب و کار
بینوایی هر روز در بازار گدایی میکرد و مردم حماقت او را دست می انداختند. دو سکه به او نشان…
دو دوست با پای پیاده از جادهای در بیابان عبور میکردند. بین راه سر موضوعی اختلاف پیدا کردند و به…
روزی از دانشمندی ریاضیدان، نظرش را درباره زن و مرد پرسیدند … او جواب داد : اگر زن یا مرد…
روزی روزگاری شاهزاده جوانی بود که پادشاه سرزمین همسایهاش او را دستگیر و زندانی کرد. پادشاه میتوانست شاهزاده جوان را بکشد…
مجموعه کتابهای شهرام حمامی ترقی که گردآوری شده و تالیف بوده و میتواند در بسیاری از مسائل کار و زندگی…
من باور دارم … زمان زیادى طول مىکشد تا من همان آدمی بشوم که مىخواهم. من باور دارم … قهرمان…
بودا به دهی سفر کرد … زنی که مجذوب سخنان او شده بود از بودا خواست تا مهمان وی باشد….
سال پیش من در شرکت سوئدى ولوو Volvoاستخدام شدم. کار کردن در این شرکت تجربه جالبى براى من به وجود…