مشتری خود را بشناسید: یکی از نمایندگان فروش شرکت کوکاکولا، مأیوس و نا امید از خاورمیانه بازگشت. دوستی از وی…
محقق در زمینه کسب و کار
مولف و نویسنده
مدرس علوم تجارت
تحلیلگر زبان بدن و چهره خوانی
ارائه دهنده پروژه کسب و کار
محقق در زمینه کسب و کار
مولف و نویسنده
مدرس علوم تجارت
تحلیلگر زبان بدن و چهره خوانی
ارائه دهنده پروژه کسب و کار
مشتری خود را بشناسید: یکی از نمایندگان فروش شرکت کوکاکولا، مأیوس و نا امید از خاورمیانه بازگشت. دوستی از وی…
مایکل، راننده اتوبوس شهری، مثل همیشه اول صبح اتوبوسش را روشن کرد و در مسیر همیشگی شروع به کار کرد….
پروفسور فلسفه، با بسته سنگینی وارد کلاس درس فلسفه شد و بار سنگین خود را روبه روی دانشجویان خود روی میز گذاشت….
همین چند روز پیش، «یولیا واسیلی اِونا » پرستار بچههایم را به اتاقم دعوت کردم تا با او تسویه حساب…
میگویند مردی روستایی با چند الاغش وارد شهر شد. هنگامی که کارش تمام شد و خواست به روستا بازگردد، الاغها…
در سال ۱۹۶۸ مسابقات المپیک در شهر مکزیکوسیتی برگزار شد. در آن سال مسابقه ی دوی ماراتن، یکی از شگفت…
در یک شب سرد زمستانی یک زوج سالمند وارد رستوران بزرگی شدند. آنها در میان زوجهای جوانی که در آنجا…
هـر وقت دلـش میگـرفت به کنـار رودخـانه مـیآمد. در ساحل مینشست و به آب نگاه می کرد… پاکی و طراوت…